. یه روزبدون خاله جون.... - تقدیم به عشق خاله ناناز
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

همین که پامو از شهر گذاشتم بیرون رفت نوشهر ویلای دوست بابایی.

میدونم که دلش میخواست خاله جون هم باشه ولی چه میشه کرد مجبور بود حرف مامانی و بابایی گوش کنه...

برای همینم من یه نمه باهاش قهرم  ولی ته دلم عاشقشم...نانا






تاریخ : یکشنبه 93/10/28 | 9:43 عصر | نویسنده : نفس خاله جون ریحان | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.